یادش بخیرخاطره ها اون بازیای بچگی...
دوباره باز تنگه دلم... کاشکی از اون روزا بگی!
شاپرک دلم منو به شهر قصه می بره...
بازم به یاد اون روزام که یادشون قشنگتره...
امشب با گوش دادن این آهنگ رفتم به چند سال پیش....................
چند سال پیش درست وقتی سوم راهنمایی رو تموم کرده بودم و تعطیلات تابستونو کلاس کامپیوتر ثبت نام کردم...جالبه که تا حالا هربار کلاس کامپیوتر رفتم خودم کوچیکترین عضو کلاس بودم..اون سال هم من کوچیکترین بودم...بقیه یا فارغ التحصیل بودن یا دانشجو..با این حال خیلی زود باهاشون صمیمی شدم و شدیم یه گروه پر شورو باحال...!!!
اونا نود درصد شون دوست پسر داشتن (!)و همیشه از ماجرای عشقشون میگفتن...منم مثل بچه ها مدام ازشون سوال میکردم!!!چطوری بهش میگین دوست دارم!!!چطوری باهاش آشنا شدین!!!وقتی میبینینش چه حالی میشین؟؟!!!تا حالا دستتونو گرفته!!!؟؟؟
خنده دار بود!!! اونا هم جواب همه ی سوالای منو میدادن!!! بچه بودم اما میدونستم کارایی که میکنن درست نیست...هیچوقتم سعی نکردم ازشون تاثیر بگیرم...ما «فـــقط» دوست بودیم...دوستای خیلی صمیمی...تو اون تابستون داغ هر روز عصر که کلاس داشتیم من اغلب آخر همه به کلاس میرسیدم وتو در کلاس وامیسادم و با لحن خاصی میگفتم:"عزیـــــــزم ســــــــلام" و بعد همه انگار چند ساله که همدیگه رو ندیدیم با هم حال و احوال میکردیم... من کاری به زندگی شخصیشون نداشتم ...وقتی باهم بودیم فقط میگفتیم و میخندیدیم!!! واااااای مربی کامپیوتر چی میکشید از دست کارامون!!!
باورم نمیشه فقط یه حرف یا یه خیال تونست اونطوری مارو از هم جدا کنه...چقـــــــــــــــدر بد بود آخر این تابستون داغ و باحال...اونوقت که هرعضوی از فامیل میخواست واسه من منجی بشه و منو از منجلاب نجات بده...بابا اونا فقط دوست پسر داشتن...اینو هم خودم بهشون گفته بودم...باورم نمیشه ...تو این دنیا شاید نود درصد دختراو پسرا باهم دوست باشن...اما انگار فقط دوستای من بودن که گناه کبیره کرده بودن...خلاصه افسردگی الانم شاید نود درصدش بخاطر اتفاقای بعد از اون بود...چون قبل از اون تابستون من هم نمره 20 بودم...هم بی درد بی درد...
و یک هفته ای تموم شد اون دوستی ابدی...دوستی که به قول ترلان(یکی از دوستام):«حتی یکروز هم نمیتونم فکر ندیدنتون رو بکنم»........
چند ماه پیش یکی از همون دوستامو توی خیابون دیدم...........خودمو واسه حال و احوال آماده کرده بودم که خیلی عادی از کنارم رد شد......
منو نشناخت............